ترامپ و نتانیاهو در شکست جرمی کوربین تاثیر داشتند-راهبرد معاصر
الجولانی: گروه‌های نظامی در نهاد واحدی ادغام خواهند شد دیدار سفیر چین در ایران با علی لاریجانی بازگشایی سفارت قطر در دمشق پس از ۱۳ سال توضیحات عراقچی در خصوص بازدید از برخی اماکن تاریخی-مذهبی در قاهره آمریکا جایزه ۱۰ میلیون دلاری بر سر الجولانی را لغو کرد فایننشال تایمز: ترامپ به حمایت از اوکراین ادامه خواهد داد جزئیات دیدار الجولانی با هیئت آمریکایی در دمشق هشدار وزیر خارجه عراق: داعش در حال سازماندهی مجدد خود است وزارت خارجه آمریکا زندان قزل حصار و ۴ نهاد مرتبط با تجارت نفت ایران را تحریم کرد گروه‌های مسلح تحریرالشام وارد مرز‌های رقه شدند حمله به کنسولگری اسرائیل در نیویورک تحریم‌های جدید آمریکا علیه ناوگان دریایی پنهان ایران پزشکیان در دیدار اردوغان: کمترین خدشه به تمامیت سرزمینی سوریه، به هیچ وجه قابل قبول نیست دیدار پزشکیان با نخست‌وزیر پاکستان/ دعوت شهباز شریف از رئیس‌جمهور برای سفر به پاکستان ۱۹۰۵ نظامی سوری از عراق به کشورشان تحویل داده شدند
دکتر «هادی برهانی» در مصاحبه با راهبرد معاصر:

ترامپ و نتانیاهو در شکست جرمی کوربین تاثیر داشتند

هادی برهانی، استاد دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، در مصاحبه اختصاصی با راهبرد معاصر از دلایل شکست جرمی کوربین در رسیدن به کرسی نخست وزیری و موضع او نسبت به ایران گفت.
هادی برهانی؛ استاد دانشگاه تهران
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۲ - ۲۶ آذر ۱۳۹۸ - 2019 December 17
کد خبر: ۳۱۰۵۹

ترامپ و نتانیاهو در شکست جرمی کوربین تاثیر داشتند

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ هادی برهانی بر این باور است که شخص جرمی کوربین،  برای ترامپ و نتانیاهو خطرناک است و یکی از مهمترین دلایلی که کوربین از حزب کارگر نتوانست رای در منصب نخست وزیری بیاورد دخالتهای شخص ترامپ و نتانیاهو است و برای امریکا و اسرائیل جانسون بهترین گزینه بود.

در ادامه مصاحبه دکتر هادی برهانی تحلیلگر مسائل بریتانیا اماده است:

 

موضع حزب کارگر در قبال تحولات منطقه ای غرب آسیا چیست؟

حزب کارگر تمایلات چپ گرایانه دارد و ارزش های سوسیالیستی را در کار خود لحاظ می کند. اما در چند سال اخیر بخصوص در دو دهه اخیر و بعد از فروپاشی شوروی کمی از ارزش های خود فاصله گرفته بخصوص در دوران حکومت بلر که باعث شد برخی از نخبگان و هواداران حزب کارگر از این حزب جدا شوند و این بحث مطرح شود که گویی سیاست های حزب کارگر و حزب محافظه کار چندان تفاوتی از هم ندارد و این نزدیکی موجب می شود مردم به سختی این دو سیاست را از هم تمایز دهند. اما با آمدن آقای کوربین که شخصیتی کاملا چپگرا است می توان گفت یک چپ ایده آلیست و رادیکال است این روند از سال 2015 عوض شده و ایشان تلاش دارد حزب کارگر را به ارزش های سوسیالیستی قدیمی خود برگرداند و در این زمینه نظرات صریح و جدی دارد که تحت رهبری ایشان می بینیم. حزب کارگر در مسائل داخلی و خارجی ارزش های سوسیالیستی قوی تر را دنبال می کند.

 

 با توجه به تحولاتی که در بریتانیا اتفاق افتاد آیا در آینده امکان مجدد برگشت این حزب وجود دارد یا خیر؟

اگر منظور شخص کوربین است؛ در فضای انگلستان او پدیده ای استثنایی به شمار می رود. و شخصیتی عادی به حساب نمی اید و لذا اصحاب قدرت و ثروت و مجموعه نخبگانی که انگلستان را اداره می کنند نسبت به آمدن کوربین خوشبین نیستند چون بحث هایی که توسط کوربین مطرح می شود کمی ساختارشکنانه است و وضعیت را به گونه ای دگرگون می کند که نخبگان احساس نگرانی دارند. آنچه در انتخابات اخیر دیدیم این است که آنها از تمام توان خود استفاده کردند تا کوربین در صحنه نباشد چون این جمعیت قدرت و ثروت را در اختیار دارند و رسانه ها در دست آنها است و این کار را برای کوربین سخت می کند تا با گذشت از سد این گروه نخست وزیر انگلستان باشد.

 

پس می توان از صحبت های شما این نتیجه را گرفت که با توجه به جو حاکم در بریتانیا کوربین بخواهد صندلی نخست وزیری را به عهده بگیرد راه زیادی را در پیش دارد؟

 آنچه که به کوربین قدرت می دهد افکار عمومی انگلستان است بخصوص تیپ دانشگاهی و دانشجویان، جوانها، طبقات کارگر و سندیکاها می باشد. متاسفانه هنوز این افکار به حدی از قدرت نرسیده که بتواند قدرت نخبگان حاکم را بشکند.

 

مهمترین چالش کوربین چیست؟

در کنار مواردی که بر شمردم مورد دیگری را می توانم نام ببرم که بحث موضع او نسبت به اسرائیل و صهیونیسم است. او در این زمینه بسیار صریح و شفاف است و از سیاستمداران استثنایی غرب بشمار می آید که در دفاع از فلسطین با کسی تعارف ندارد و از این جهت اسرائیل او را خطر بزرگی برای خود می داند.  در دنیای غرب رییس کشور قدرتمندی چون انگلستان موضعی چنان منفی در مورد اسرائیل داشته باشد قطعا برای اسرائیل خطر است. لذا آنها نیز در این انتخابات تلاش بی وقفه ای داشتند تا کوربین نتواند رییس اجرایی دولت انگلستان باشد.

 

 متاسفانه شاهد بودیم موفق هم شدند

تا اینجا که موفق بودند. شاهد بودیم بعد از پیروزی جانسون، نتانیاهو سریعا و با اشتیاق تبریک گفت. شکست حزب کارگر شکستی جدی بود و آقای کوربین اعلام کرد در انتخابات بعدی این حزب را رهبری نخواهد کرد مگر اتفاق غیر عادی دیگری رخ بدهد چون به نظر می رسد اینجا ضرباتی که وارد شده است شانس نخست وزیری او را از بین برده است.

 

  به نظر شما چه تحولی نیاز است تا کوربین بتواند نخست وزیر شود؟

این مساله به عوامل متعددی وابسته است؛ از جمله عملکرد حزب محافظه کار و بوریس جانسون چون شکست آنها به نفع حزب کارگر تمام می شود، بحث دیگر نفوذ یهودی ها و لابی اسرائیل در انگلستان و یا اینکه مردم نگاه روشنتری نسبت به دخالت های لابی اسرائیلی ها در انگلستان داشته باشند. تمام این موارد می تواند به بازگشت کوربین بر صحنه کمک کرد.

 

شخص جرمی کوربین، تا چه حد قرابت های فکری و عملی به ایران دارد؟

من قرابت و نگاه مثبت او به ایران را از این چشم انداز می دانم که برخلاف ملی گرا ها و ناسیونالیست ها یک شخصیتی جهانگرا و جهان وطن دارد. در حقیقت می توان گفت او از چند چشم انداز نگاه خوبی به ایران دارد. اولا؛ نگاه جهان وطنی دارد یعنی شخص کوربین فرقی بین ایران و افغانستان و انگلیس و سوئد نمی بیند و در همه جای دنیا انسان ها زندگی می کنند و آنها کمابیش موجوداتی برابر هستند و مخالف ایده هایی است که ملی گرا ها در تمام کشورها ترویج می کنند گویی ملت آنها چیز دیگری است و گویی تاج جهان آنها هستند. ملی گرا های انگلیسی نیز فکر می کنند جهان بالاتر از آنها را به دنیا نیاورده است. ما در ایران نیز چنین نگاه هایی را داریم معمولا ملی گرا ها و نژاد پرست ها نسبت به ملیت و نژاد خود بسیار مثبت فکر می کنند و نسبت به بقیه منفی هستند و خود را از بقیه بالاتر می دانند حتی می توان گفت که در ارزش های خود اغراق می کنند تا بقیه را تحقیر کنند. ولی کوربین نگاه متفاوت به این موضعات دارد و اسیر ارزش های ناسیونالیستی نشده است و به جهان نگاهی منصفانه دارد. از این جهت ایران را کشوری چون کشورهای دیگر می داند و از این جهت تحریرهایی که در غرب نسبت به ایران وجود دارد بر نمی تابد و تسلیم این نگاه غربی نمی شود. دوما؛ به لحاظ ارزش های سوسیالیستی که دارد نسبت به امپریالیسم و دخالت های امپریالیسم نگاهی منفی دارند و طرفدار استقلال هستند. از طرف دیگر، چپ ها نسبت به انقلاب نگاه مثبت دارند و از این جهت نیز نگاه او نسبت به انقلاب اسلامی مثبت است و انقلاب ایران را در سال 57 حرکتی مردمی در جهت اجرای عدالت می داند.

 

 چرا حزب کارگر در چند سال اخیر نتوانسته کرسی نخست وزیری را بنام خود کند؟

ما در دوره ای به سر می بریم و جوی در دنیا وجود دارد که نژاد پرستی و پوپولیسم و ملی گرایی افراطی در حال قدرت گرفتن است. و این به قدرت گرفتن جریان راست و محافظه کار کمک می کند چون آنها هستند که بر ارزش های ناسیونالیستی و نژاد پرستانه و ضد خارجی تاکید دارند و به شخصیتهایی چون ترامپ و جانسون کمک می شود تا در راس قدرت باشند.

 

پس می توان گفت با این دیدگاه حزب کارگر نمی تواند فعلا به قدرت برسد؟

نمی توان اینطور دید چون به عوامل متعددی وابسته است ولی وقتی این گرایش کشورهای مختلف را تسخیر کند و به صورتی قدرتمند حاکم باشد مانع از قدرت گرفتن حزب کارگر خواهد شد.

 

در صورت دستیابی جرمی کوربین به کرسی نخست وزیری، آیا این امکان هست که او به راستی در جهت مثبت برای ایران ریل گذاری کند و فشارهای سیستمی، او را هم یکی مثل بقیه نکند؟

بله، به قدرت رسیدن کوربین تحول بسیار مثبتی برای ایران خواهد داشت چون مخالف تحریم ایران و مخالف فشار بر ایران است و طرفدار مشارکت دادن ایران در مسائل منطقه می باشد و با منزوی کردن ایران در منطقه موافقت ندارد. و باعث خواهد شد ایران در سیاست خارجی انگلستان جایگاه بهتری پیدا کند.

 

رابطه انگلیس با آمریکا و اسرائیل رابطه خوبی است آیا می توان این کشورها را در شکست کوربین دخیل دانست؟

بله. احتمال زیادی دارد که این کار صورت گرفته باشد، چون برای آمریکایی ترامپ و اسرائیل نتانیاهو بحث انگلستان و بحث کوربین اهمیت زیادی دارد چون ترامپ و نتانیاهو هر دو دلایل زیادی داشتند تا کوربین را خطری استراتژیک برای خود تلقی کنند و می توان گفت واقعا نگرانی و واهمه داشتند. بخشی از این تلاش ها آشکار بود. لابی اسرائیل بحث یهودی ستیزی را بر علیه کوربین مطرح کرد. و گفته شد حزب کارگر در دوره رهبری ایشان یهود ستیز شد و او نسبت به یهود ستیزی توجهی ندارد. ترامپ نیز در برخی از اظهارات خود آشکارا از جانسون حمایت می کرد.

 

پس در شکست کوربین بجز مسائل داخلی می توان سایه های دخالت های آمریکا و اسرائیل را دید؟

اگر به دلایل خارجی پیروزی جانسون توجه کنیم قطعا نقش و تاثیر گذاری آمریکا و اسرائیل سهم عمده ای دارد.

 

از نظر شما افق نخست وزیری یکی از حزب کارگر چقدر روشن است؟

حزب کارگر، حزبی مهم است و با وجود شکست در انتخابات کرسی های زیادی به دست آورده و ارزش های مهمی را نمایندگی می کند. انگلیسی های زیادی از این حزب طرفداری می کنند. به هر حال شانسی برایش وجود دارد و همچنان می تواند نقش مهمی در سیاست انگلیس بازی کند ولی اگر شخصیتی دیگر در حزب کارگر بر سر کار بیاید که با اسامی قدرت سازگاری بیشتری داشته باشد و به اندازه کوربین ایده آل ایست نباشد شانس بیشتری خواهد داشت. همانطور که گفتم کوربین شخصیتی استثنایی است و ارزش هایی را رهبری می کند که هنوز در انگلیس به اکثریت نرسیده است. او مخالف نظام پادشاهی است و در کشوری پادشاهی طرفدار جمهوری است. او می گوید انگلستان باید تسلیحات اتمی خود را یک جانبه نابود کند. حمایت آشکارای او از فلسطین و انتقاد از سیاست های اسرائیل حتی ممکن است در بین مردم انگلستان این عقیده را بوجود بیاورد که کوربین می تواند برایشان دردسر آفرین باشد انگلستان به راحتی این دیدگاه ها را قبول نمی کند.

 

 

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده